شرایط حقوقی برای منع اشتغال زنان تحصیل کرده

شرایط حقوقی برای منع اشتغال زنان تحصیل کرده

شرایط حقوقی برای منع اشتغال زنان تحصیل کرده

منع اشتغال زنان مسئله ای است که در برخی موارد موجب اختلافات خانوادگی می شود. شرایط حال حاضر جامعه به گونه ای است که زنان تمایل بیشتری به انجام فعالیت های بیرون از منزل دارند. در تمام دوران ها زن به عنوان یکی از ارکان مهم خانواده مشغول فعالیت های مخصوص به خود بوده است. به عبارت دیگر زن هیچ گاه بیکار نبوده و نخواهد بود. اما در حال حاضر پیشرفت تکنولوژی و پدیدار شدن اندیشه های جدید باعث شده که شاهد اشتغال زنان در بیرون از منزل باشیم.

منع اشتغال زنان در برخی موارد پایه ی منطقی ندارد. مشاغلی هستند که حضور زنان در آن ضروری است. بنابراین نمی توان برای مسئله اشتغال زنان یک قاعده کلی در نظر گرفت. در صورت بروز اختلاف افراد می توانند با انجام مشاوره حقوقی مشکلات خود را حل و فصل نمایند.

 

هزینه مشاوره حقوقی

مدارک لازم برای نگارش لایحه منع اشتغال زن

منع اشتغال زنان در میان برخی زوجین ایجاد اختلاف می کند. زن با توجه به تحصیلات دانشگاهی که انجام داده، با در نظر گرفتن استقلال مالی خود و با توجه به تفکراتی که درباره کار کردن در بیرون از منزل دارد می خواهد که به شغل مورد علاقه خود بپردازد. در طرف دیگر مرد با در نظر گرفتن شرایط زندگی مشترک، نیاز به حضور زن در منزل و تمایل به عدم فعالیت زن در صحنه اجتماع با شغل زن مخالفت می کند.

در چنین شرایطی برای نگارش لایحه منع اشتغال زنان باید به سراغ وکیل متخصص رفت. وکیل با توجه به اظهارات موکل خود و با در دست داشتن مدارک و مستندات محکمه پسند دفاعیات خود را ارائه خواهد کرد.

برای نگارش لایحه منع اشتغال زنان شهادت شهود و مستندات مرد درباره مشکلات موجود مورد بررسی قرار می گیرد. عدم حضور زن در منزل می تواند هم برای مرد و هم برای فرزندان زحمت فراوانی ایجاد کند. در صورتی که این مشکلات چرخ زندگی مشترک را زمین گیر نماید مرد می تواند برای جلوگیری از اشتغال همسر خود اقدام کند.

 

اشتغال زنان

هزینه نگارش لایحه منع اشتغال زن

نگارش لایحه منع اشتغال زنان هزینه های مربوط به خود را دارد. اختیار کردن وکیل خانواده نیازمند پرداخت حق الوکاله می باشد. افراد باید از طریق مشاوره حقوقی تلفنی اطلاعات لازم درباره نحوه پیگیری پرونده را جویا شوند. موسسه حقوقی وکلای تلفنی با معرفی وکلای مجرب کمک می کند که افراد با صرف هزینه اندک و در کوتاه ترین زمان به نتیجه دلخواه خود برسند.

ادله محکمه پسند برای منع اشتغال زن

وکیل در جریان پیگیری پرونده منع اشتغال زنان به مواد قانونی مختلف استناد خواهد کرد. ماده 1117 قانون مدنی این اختیار را برای مرد در نظر گرفته است که در صورتی که شغل زن مخالف مصلحت خانواده و حیثیت زوجین باشد مرد از ادامه آن جلوگیری نماید.

برای نگارش لایحه منع اشتغال زنان از شهادت شهود، گزارش مطلعین و گزارش کارشناس درباره وضع زندگی زناشویی زوجین استفاده خواهد شد. در مشاوره حقوقی آنلاین و رایگان برای موکل شرح داده می شود که باید از چه مدارک و مستندات در جریان دفاع از خود بهره گیرد.

 

ارتباط در واتس اپ

مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست منع اشتغال زن

دادگاه خانواده مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست منع اشتغال زنان است. در مواردی که عدم اشتغال زن موجب خسارت مدنی به کارفرما شود شخص می تواند علیه کارمند یا کارگر خود در دادگاه حقوقی یا هیأت حل اختلاف کارگر و کارفرما شکایت کند. در صورتی که عدم اشتغال زن موجب فسخ قرارداد و وارد شدن خسارت شود زن باید این خسارت را تادیه نماید.

چگونگی اجرای حکم منع اشتغال زوجه

پس از ارائه دادخواست منع اشتغال زنان دادگاه موضوع را مورد بررسی قرار خواهد داد. در صورتی که مدارک و مستندات زوج را کافی بداند حکم عدم اشتغال زن را صادر می کند. زوجه ملزم به اجرای دستورات دادگاه است. در صورتی که زن از این دستور سرپیچی نماید ضمانت اجرایی که دادگاه برای آن در نظر گرفته طلاق است.

به عبارت دیگر پس از صدور حکم منع اشتغال زنان زن ناشزه شناخته می شود و حق دریافت نفقه را ندارد. همچنین مسیر دادرسی برای صدور حکم طلاق زن هموار تر خواهد شد.

 

وکیل دادگستری خانواده 
مشاوره حقوقی قبل از خواستگاری
مشاوره حقوقی ازدواج 
مشاوره حقوقی خانواده 
درباره ما 


سوالات متداول

نظرات

موسوی

من آیدا موسوی هستم نه سالمه اهل سمنانم تو مدرسه به من گفتن انشام خوبه، چون همه‌ش با دل می‌نویسم اما این اولین بارمه که می‌خوام درباره مامان و بابام بنویسم نه برای نمره گرفتن، بلکه برای اینکه شاید یه نفر حرفای منو بخونه و دلش بلرزه مامانم اسمش النازه، پرستاره توی بیمارستان سمنان شیفت شب می‌ره، خسته می‌شه، ولی همیشه با لبخند برمی‌گرده اون برام مثل سوپرمنه، فقط لباسش سفید و ماسک داره نه شنل و نقاب ولی بابا با کار کردنش مشکل داره بابا می‌گه «زن باید خونه باشه»، می‌گه «همه می‌گن زن من چرا شب‌کار می‌کنه؟» من نمی‌فهمم این یعنی چی مگه مامان داره دزدی می‌کنه؟ مامان مریضا رو نجات می‌ده، گاهی شب‌ها که برمی‌گرده، فقط چشم‌هاش پیداست، بقیه‌ش خسته‌ست یه شب دعواشون شد بابا گفت «اگه ادامه بدی، می‌رم دادگاه و جلوتو می‌گیرم» مامان فقط نگاه کرد بعد رفت توی اتاق و با گوشیش حرف زد وقتی بیرون اومد گفت: «آیدا دعا کن خدا یکی رو سر راهم گذاشته که راه رو نشونم بده» فرداش گفت یه وکیل خانم باهاش حرف زده از سایت وکیل‌تل زنگ زده بهش گفته مشاوره حقوقی می‌ده و خودش وکیل پایه یک دادگستری تهرانه مامان گفت اون خانم خیلی باسواد و مهربون بود بعدش یه برگه آورد که روش پر از جمله‌های سخت بود ولی مامان گفت این یه نامه‌ست برای دفاع از حقمه گفت این وکیل با تجربه براش نوشته توی اون نامه نوشته شده بود که هیچ مردی بدون دلیل موجه نمی‌تونه زن رو از کار کردن منع کنه من نمی‌دونم «موجه» یعنی چی فقط می‌دونم مامانم آدم بدی نیست چند روز بعد بابا واقعاً رفت دادگاه من با مامان رفتم اون خانم وکیل هم اونجا بود خیلی قوی حرف می‌زد قاضی یه مرد آروم بود که هیچی نمی‌گفت فقط گوش می‌داد آخرش گفت که حق با مامانه، چون کارش به خانواده لطمه نمی‌زنه و برعکس باعث افتخاره اون لحظه مامان دست منو گرفت فشار داد من نگاش کردم دیدم اشکش سرازیر شده ولی لبخند می‌زد وقتی برگشتیم خونه، بابا ناراحت بود ولی کم‌کم فهمید که مامان یه زن قویه الان بابا به مامان کمک می‌کنه که دیر نکنه، حتی چند بار خودش غذا درست کرد مامان هم بیشتر خندید حتی یه روز گفت: «آیدا، تو باید یاد بگیری همیشه از حقت دفاع کنی، مثل من، با کمک قانون» حالا مامان هر وقت یکی مشکل داشته باشه، می‌گه برو مشاوره حقوقی بگیر، سایت وکیل‌تل رو معرفی می‌کنه و می‌گه یه وکیل باسواد زندگی منو نجات داد من آیدا موسوی، دختری از سمنانم و فقط نه سالمه ولی فهمیدم که دنیا جایی می‌تونه قشنگ باشه، اگه زن‌ها بتونن کار کنن، قوی باشن، بدونن قانون پشت‌شونه من می‌خوام بزرگ بشم، مثل مامانم بشم و شاید یه روز، منم وکیل بشم مثل اون خانم تهرانی که فقط با یه مشاوره حقوقی باعث شد یه مامان، یه دختر، و حتی یه خانواده نجات پیدا کنن


حاج عباس

من حاج عباس نعمتی‌فر هستم، بازنشسته اداره برق، ساکن قائم‌شهر مازندران مردی که یه عمر نون غیرت خورده، با شعار «زن باید تو خونه باشه، مرد نون بیاره» نفس کشیده، و همیشه فکر می‌کرد دختر باید تا دیپلم درس بخونه و بعدشم شوهر کنه اما خب، خدا یه دختری بهم داد که کله‌ش بوی قرمه‌سبزی نمی‌داد، بوی کتاب و قانون می‌داد، بوی دانشگاه و جلسه دفاع و آزمون وکالت اسمش نگین بود و تا لیسانس حقوق که رفت هیچی نگفتم گفتم حالا یه مدرک داره، بعدش شوهر می‌کنه اما وقتی گفت بابا می‌خوام برم کارآموزی و بعدم پروانه وکالت بگیرم، دنیا روی سرم خراب شد گفتم دختر، آبرو داری هم خوب چیزیه، زن که وکیل نمی‌شه! زن می‌ره مدرسه درس می‌ده یا خونه می‌مونه قورمه‌سبزی بار می‌ذاره نگین لبخند زد و گفت بابا بذار یه مشاوره حقوقی بهت بدم منم با خنده گفتم من خودم قانونم، وکیل نمی‌خوام اما ماجرا اینجا تموم نشد وقتی عقد کرد و شوهرش مهندس شد و رفتن زیر یه سقف، تازه فهمیدم من یه داماد گرفتم که از خودم بدتره اون بنده خدا از فردای عروسی شروع کرد به گفتن که نباید کار کنه، نباید دفتر بزنه، نباید از خونه بیرون بره گفت زن من وکیل باشه؟ موکلا بیان تو دفتر؟ نه خیر! برو بشین خونه منم تو دلم گفتم خب، اینم یه مرد حسابیه! ولی نگین سکوت نکرد یه شب دیدم توی حیاط نشسته، گوشی دستشه، حرف می‌زنه، آروم و قاطع بعد اومد گفت بابا من با یه خانم وکیل تماس گرفتم از سایت وکیل‌تل مشاوره حقوقی گرفتم گفتم بچه جان پول داری بری پیش وکیل؟ گفت مشاوره تلفنیه، رایگانه، بعدم ایشون وکیل پایه یک دادگستری‌ان، باسوادن، تهرانی‌ان، و خیلی با تجربه‌ان یعنی من اون شب رو یادمه با اینکه زیر کرسی خوابیده بودم ولی قلبم یخ زد فرداش که دامادم رفت دادگاه و دادخواست منع اشتغال داد، دخترم با یه برگ دفاعیه اومد که من فکر کردم وصیت‌نامه امامه اینقدر کامل، مرتب، با آیه و قانون و استناد نوشته شده بود که با خجالت گفتم بابا اینو خودت نوشتی؟ گفت نه، همون وکیل باسواد نوشت دادگاه که تشکیل شد، رفتم نشستم عقب، گوش دادم دامادم گفت کار زنش با شأن خانوادگی هم‌خوانی نداره قاضی نگاهی کرد به متن دفاعیه نگین و با خونسردی گفت: «خانم شغلشون چیه؟» گفت وکیل پایه یک، تازه مجوز گرفته قاضی سری تکون داد و گفت: این که مایه افتخاره، نه بی‌آبرویی دادگاه رأی داد به نفع دختر من و گفت اشتغالش ادامه پیدا کنه اون لحظه بود که یه پیرمرد مثل من که عمری فکر می‌کرد عقل زن نصف مرده، از جاش بلند شد، رفت بیرون، و توی راه برگشت به خونه، فقط به این فکر کرد که چقدر اشتباه کرده بودم الان نگین یه دفتر کوچیک داره توی قائم‌شهر، میاد خونه، شام می‌پزه، و آخر شب می‌شینه برای من و مادرش از پرونده‌هاش می‌گه و من؟ من مشتری ثابت وکیل‌تل شدم! هر جا رفیقام گیر می‌افتن، می‌گم بزن تو گوگل بنویس مشاوره حقوقی، اونایی که نوشتن “وکیل باسواد”، همونا رو بزن من حاج عباس نعمتی‌فر، کسی که یه عمر توهم غیرت داشت، حالا می‌گم غیرت یعنی پدری کنی برای دخترت که بتونه روی پا وایسه، و بدون ترس بره دنبال حقش، به لطف یه وکیل با تجربه که فقط با یه تماس از تهران، سقف هزار تا باور پوسیده رو ریخت


توسلی

من دکتر ناهید توسلی هستم، قاضی شعبه ۲۴ دادگاه خانواده تهران و بیست و دو ساله که در این سمت فعالیت می‌کنم این را به‌عنوان کسی می‌نویسم که هر روز ده‌ها زن و مرد را در این اتاق دیده، اشک‌های فروخورده، صدای بلند، ترس پنهان، امید آرام، و پرونده‌هایی که همه‌شان بوی زندگی می‌دهند اما گاهی زندگی با بی‌عدالتی زخمی شده، به‌خصوص وقتی پای زنان تحصیل‌کرده در میان است که صرفاً به جرم زن بودن، از حق کار، حق رشد و حق انتخاب بازمی‌مانند در طول سال‌ها، با موارد زیادی مواجه شدم که مردی با این ادعا که شغل همسرش با مصالح خانوادگی در تضاد است، به دادگاه مراجعه کرده؛ مردهایی که از شغل همسرشان نمی‌ترسند، بلکه از استقلال و عزت او در هراس‌اند بارها شاهد بودم زنی که پزشک بود، معلم بود، وکیل بود، مهندس بود، در برابر ادعای همسرش ایستاده؛ اما فرق داشت زن‌هایی که آگاه بودند و مشاوره حقوقی گرفته بودند، با آن‌هایی که تنها آمده بودند و از قانون هیچ نمی‌دانستند یک روز زنی وارد اتاق من شد، فائزه نام داشت از نوشهر آمده بود، چادری، آرام، با پرونده‌ای در دست و پسرک سه ساله‌ای در آغوشش همسرش خواستار منع اشتغالش بود چون او کارشناس دارویی یک شرکت معتبر در تهران بود و به گفته شوهرش «این محیط برای زن مناسب نیست» من از او خواستم دفاعش را ارائه کند، او برگه‌ای را درآورد که به‌قدری دقیق، مستند و مستدل نوشته شده بود که من لحظه‌ای مکث کردم پایین صفحه نوشته بود: مشاوره توسط وکیل پایه یک دادگستری از طریق سامانه وکیل‌تل به او گفتم چه کسی این دفاعیه را نوشته؟ با صدایی آرام گفت: یه خانم وکیل باسواد از تهران، از سایت مشاوره حقوقی گرفتم شب زنگ زدم، نیم ساعت گوش داد، یک ساعت توضیح داد، دو ساعت تحقیق کرد و این متن رو فرستاد این جمله برای من، به‌عنوان قاضی، گویای خیلی چیزها بود نه فقط قدرت قانون، بلکه قدرت آگاهی، قدرت دسترسی زنان به دانش حقوقی، قدرت یک مشاوره به‌موقع وکیل با تجربه آن وکیل ناشناس، شبیه همان دست پنهانی بود که شاید هر روز در دادگاه دیده نمی‌شد، اما اثرش مثل وزنه‌ای پشت کفه عدالت بود رأی نهایی دادگاه رد دادخواست همسر بود با استناد به نبود هیچ مغایرت شغلی، شأن اجتماعی زن، و ارائه دفاعیه مستدل از طرف وکیل متخصص این رأی فقط یک امضا نبود، بلکه پیروزی بود بر سکوت، تسلیم، و ترس این تجربه شد یکی از الهام‌بخش‌ترین پرونده‌های من از آن روز به بعد بارها در اتاق مشاوره‌ام به زنان توصیه کردم قبل از اینکه به دادگاه بیایند، با یک وکیل متخصص، یک مشاور باسواد، تماس بگیرند حالا دیگر نمی‌توانم بپذیرم که کسی به خاطر ناآگاهی، از حق مسلمش بگذرد در تمام سیستم قضایی، دسترسی به عدالت فقط برای کسانی فراهم است که علمش را دارند و اینجاست که نقش مشاوره حقوقی، مثل تنفس مصنوعی برای یک زندگی در حال خفگی عمل می‌کند امروز که این کامنت را می‌نویسم، نه به‌عنوان قاضی، بلکه به‌عنوان زنی که سال‌ها زندگی و حق و ناحق دیده، اعلام می‌کنم که وکیل پایه یک دادگستری، اگر باسواد و مسئول باشد، می‌تواند مسیر زندگی زنان را تغییر دهد مشاوره حقوقی از یک سامانه قابل اعتماد مثل وکیل‌تل، همان سپری است که زن امروز به آن نیاز دارد تا فردا با افتخار بگوید: من ایستادم، چون دانستم


قنبرنژاد

من نغمه قنبرنژاد هستم اهل رامسر، شاعر و معلم ادبیات که سال‌ها با کلمات زیستم، با واژه‌ها نفس کشیدم و با شعرها برای خودم جهانی از آزادی ساختم اما روزی که با میلاد ازدواج کردم، فکر می‌کردم این آزادی رو با عشق تقسیم می‌کنم نه این‌که به‌خاطرش بجنگم توی قرارمون گفته بودم که تدریس توی مدرسه و جلسات شعر برای من هواست، اگه قطعش کنی، می‌میرم میلاد لبخند زد و گفت شاعری تو برام افتخاره اما اون فقط حرف بود چند ماه بعد از عقد، وقتی اولین جلسه نقد شعرم رو برگزار کردم و شب با ذوق ازش گفتم، گفت «زن باید شعرش رو برای شوهرش بخونه، نه برای غریبه‌ها» بعدتر گفت نباید دیگه مدرسه بری، چون دخترای جوون نباید تو رو الگو کنن توی شعرم گفتم: حقم را زیر آوار غیرت، خاک کردند دستم را بستن به بند محبت اما شاعر بودن کافی نبود باید از خودم دفاع می‌کردم، نه با شعر، بلکه با قانون همون شب با گوشی‌ام رفتم سراغ سایت وکیل‌تل که یکی از بچه‌های کانون شاعران بهم معرفی کرده بود درخواست مشاوره حقوقی تلفنی دادم فکر نمی‌کردم کسی اون ساعت شب پاسخ بده ولی تماس اومد صدای خانمی بود آروم، شمرده و محکم خودش رو معرفی کرد: وکیل پایه یک دادگستری، اهل تهران و سال‌ها تجربه پرونده‌های خانوادگی با حوصله بهم گوش داد، و وقتی حرفم تموم شد گفت نغمه جان، شعر زیباست اما گاهی دفاع با قانون زیباتره بهم گفت ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی ایران این اجازه رو به مرد نمی‌ده که بی‌دلیل مانع کار زن بشه مگر اینکه شغل زن با مصلحت خانواده در تعارض جدی باشه و این فقط با رأی دادگاه اثبات می‌شه گفت مشاوره حقوقی که برات انجام می‌دم با یک دفاعیه همراهه و من همون شب تا صبح بیدار موندم و شعر نوشتم کنار متن قانونی وکیل وکیل باسواد، گفت اگر میلاد دادخواست بده، تو باید با احترام و اعتمادبه‌نفس از خودت دفاع کنی صبح فرداش رفتم مدرسه و مثل همیشه سر کلاس ایستادم و شعر حافظ رو با صدا بلند خوندم: خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه‌روی شود هر که در او غش باشد چند هفته بعد میلاد واقعاً دادخواست منع اشتغال داد اما من تنها نبودم وکیل با تجربه‌ام از تهران، بهم گفت هر چه هستی، با همون هویت برو دادگاه، شاعر باش، معلم باش، زن باش با اون دفاعیه محکم، توی دادگاه نشستم و همه چیز رو گفتم حتی قاضی لبخند زد و گفت که شغلت نه‌تنها مضر نیست بلکه مایه اعتبار خانوادگی‌تونه رأی دادگاه اومد، رد دادخواست میلاد و تأکید بر حق ادامه اشتغال زن در مشاغل فرهنگی من اون روز فقط گریه نکردم، سرودم، با صدای بلند توی دل خودم گفتم: من زنم، معلمم، شاعر خاکم از سکوت نمی‌میرم، قانون صدایم است و امروز توی مدرسه شعر می‌خونم، کلاس درس دارم، حتی مقاله‌ای درباره حقوق زنان نوشتم که چاپ شد و توی تقدیرنامه نوشتم: تقدیم به وکیل پایه یک دادگستری، آن زن باشعور، آن وکیل باسواد که با مشاوره حقوقی‌اش زن شاعر شمال را نجات داد


رضایی

من فروغ رضایی هستم اهل آمل، مادری که سال‌ها برای تحصیل و پیشرفت تنها دخترم جنگیدم من زنی‌ام که با دو شیفت کارگری توی کارگاه‌های بسته‌بندی میوه، دخترمو رسوندم به مقطع دکتری روان‌شناسی شاید اون روزا کسی باور نمی‌کرد زن کارگر می‌تونه بچه‌ای تربیت کنه که پای درس و علم وایسه ولی من ایستادم اما هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم بعد از اینهمه تلاش، بجای جشن گرفتن موفقیت دخترم، مجبور بشم با همسرش توی دادگاه روبرو بشم چون می‌خواست اجازه نده دخترم کار کنه فقط چون زن بود روزی که برای اولین‌بار آرزو بهم گفت که شوهرش، حمید، با کار کردنش مخالفت کرده، دنیا روی سرم خراب شد نه از این بابت که حمید آدم بدی بود، نه، فقط باورهای پوسیده داشت می‌گفت زن باید توی خونه بمونه، باید مراقب باشه، شغل زن یعنی بی‌احترامی به مرد گفتم دخترم تو مستقل شدی، باسواد شدی، حالا حقته که توی جامعه باشی، توی کلینیک به آدم‌ها کمک کنی اما اون فقط اشک ریخت من همون موقع بهش گفتم مشورت بگیر، مشاوره حقوقی بگیر، باید بدونی قانون پشتته یه شب با گریه اومد گفت مامان رفتم سایت وکیل‌تل، تماس گرفتم، یه خانم وکیل خیلی با شخصیت و حرفه‌ای که خودش وکیل پایه یک دادگستری از تهران بود، باهام تماس گرفت و فقط نیم ساعت باهاش حرف زدم انگار همه ترسام ریخت دخترم گفت مامان اون وکیل باسواد بود، با دلیل و قانون گفت که هیچ مردی نمی‌تونه زن رو از شغلش منع کنه، فقط با حکم دادگاه، اونم با دلیل موجه وکیل با تجربه و دلسوزی بود حتی گفت می‌تونه دفاعیه بنویسه، گفت طبق ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی، اگر شغل زن مخالف با مصالح خانوادگی نباشه، مرد نمی‌تونه جلوی کار کردن زن رو بگیره وقتی دخترم متن دفاعیه رو خوند و با قوت قلب برگشت، فهمیدم همون چیزی که من سال‌ها با دست خالی براش جنگیدم، حالا یه وکیل آگاه و مشاور حقوقی قوی داره ازش حمایت می‌کنه روز دادگاه کنار دخترم نشستم حمید سعی کرد بگه که شغل روان‌شناسی با آرامش خونه تضاد داره اما وکیل دخترم که خودش اهل مازندران بود و یه زن باهوش و با دیسیپلین بود، چنان استدلال کرد که حتی قاضی هم با احترام به صحبت‌هاش گوش داد آخرش رأی دادگاه اومد و نوشت «عدم احراز مغایرت شغل زوجه با مصالح خانوادگی، دادخواست رد می‌شود» اون روز وقتی از دادگاه بیرون اومدیم، من مثل مادری که بچه‌ش برنده المپیک شده باشه، اشک شوق ریختم نه فقط برای دخترم، برای همه مادرهایی که فکر می‌کنن صدای دختر تحصیل‌کرده‌شون جایی شنیده نمی‌شه حالا دختر من توی یکی از بهترین مراکز مشاوره مازندران مشغول به کاره و هر بار که از موفقیت‌هاش می‌گه، من توی دلم اسم اون وکیل خوب، اون مشاوره حقوقی شریف و اون زن پایه‌یک دادگستری رو شکر می‌کنم اگه امروز کسی ازم بپرسه چرا هنوز امید دارم به آینده، می‌گم چون توی همین سرزمین، زنانی هستن که ایستادن، یاد دادن، دفاع کردن، و نذاشتن حقوق دختر من توی سکوت بمیره


محمودی

من اسمم الناز محمودی هست و اهل شهر گرگانم از همون دوران دبیرستان عاشق علوم آزمایشگاهی بودم و تمام تلاشم رو کردم تا در دانشگاه دولتی رشته‌ی مورد علاقم قبول بشم بعد از فارغ‌التحصیلی با پشتکار زیاد تونستم وارد یکی از بهترین آزمایشگاه‌های تخصصی در استان گلستان بشم کارم برام همه چیز بود نه فقط به‌خاطر درآمد، بلکه چون احساس می‌کردم دارم به سلامت جامعه خدمت می‌کنم توی همین مسیر آشنا شدم با کسری، مردی از خانواده‌ای مذهبی و سنتی که در نگاه اول همراه و دلسوز به نظر می‌رسید قبل از ازدواج چند بار درباره شغل و آینده کاریم باهاش صحبت کردم و همیشه می‌گفت مشکلی نداره اما بعد از ازدواج شرایط تغییر کرد اوایل با بهونه‌های مختلف می‌گفت کارتو کمتر کن بعدش گفت شب‌کاری برای زن خوب نیست و وقتی دید مقاومت می‌کنم با صراحت گفت که باید استعفا بدم چون اون مرد خونه‌ست و تصمیم نهایی رو اون می‌گیره من شوکه شده بودم نمی‌تونستم باور کنم مردی که انقدر مهربون بود، حالا برام داره تصمیم به حذف شغل می‌گیره حتی تهدید کرد که اگر ادامه بدم، از طریق دادگاه اقدام می‌کنه اون شب تا صبح اشک ریختم نمی‌تونستم تصور کنم که اینهمه سال تلاش و تحصیل با یک امضا نابود بشه ولی خسته نشدم شروع کردم به سرچ کردن و پیدا کردن راهی برای دفاع از حقم تا اینکه سایت وکیل‌تل رو پیدا کردم و درخواست مشاوره حقوقی فوری دادم در عرض چند ساعت یه وکیل پایه یک دادگستری از مازندران باهام تماس گرفت که انصافاً یکی از باسوادترین و حرفه‌ای‌ترین آدم‌هایی بود که تا حالا باهاش حرف زدم با آرامش کامل بهم گفت که طبق قانون مدنی ایران، اشتغال زن نه‌تنها ممنوع نیست بلکه اگر در زمان ازدواج شاغل بوده باشه و مرد هیچ شرطی برای منع نذاشته باشه، نمی‌تونه به سادگی جلوی کارش رو بگیره بهم گفت تنها در صورتی که شغل زن با حیثیت یا مصالح خانوادگی تضاد داشته باشه و مرد بتونه اینو به دادگاه ثابت کنه، اون‌وقت ممکنه دادگاه رأی بده ولی حتی در اون صورت هم دفاع قانونی وجود داره اون وکیل باسواد برام یه متن حقوقی خیلی کامل آماده کرد که در صورت مراجعه به دادگاه بتونم دفاع کنم بهم یاد داد چطور با استناد به قانون ۱۱۱۷ مدنی، حقم رو اثبات کنم حتی توضیح داد که اگر مردی بدون دلیل موجه، مانع شغل همسرش بشه، می‌شه برای ضرر و زیان هم دادخواست داد مشاوره حقوقی اون وکیل یه جور معجزه بود برام هم دلگرم شدم هم فهمیدم که تنها نیستم وقتی موضوع به دادگاه کشیده شد، با اعتماد کامل و به‌پشتوانه اون اطلاعات وارد جلسه شدم کسری مدعی بود که من با شغل شبانه باعث بی‌توجهی به خانه شدم اما من با مدارک کامل نشون دادم که همیشه مسئولیت‌هام رو انجام دادم و هیچ دلیلی برای ترک شغل وجود نداره قاضی هم بعد از بررسی همه جوانب، دادخواست رو رد کرد الان من الناز محمودی از گرگان هستم زنی که تونست با کمک یک وکیل با تجربه و مشاوره حقوقی دقیق، حق اشتغال خودش رو حفظ کنه نه فقط برای خودش، بلکه برای همه دخترایی که پشت سر من میان امروز توی آزمایشگاه کار می‌کنم با افتخار و هر بار که نمونه‌ای رو بررسی می‌کنم می‌دونم که پشت این اعتمادبه‌نفس، آگاهی از قانون و پشتیبانی یه وکیل پایه یک دادگستری قرار داره به همه خانم‌ها توصیه می‌کنم هیچ‌وقت بدون آگاهی حقوقی وارد بحث‌های خانوادگی نشین از مشورت نترسین یه مشاوره حقوقی درست می‌تونه زندگی‌تون رو نجات بده


کیانی

من مهسا کیانی هستم از محله مرزداران تهران کسی که همیشه برای آینده‌اش نقشه داشت و هیچ‌وقت دوست نداشت صرفاً نقش یک زن خانه‌دار رو بازی کنه البته من به زنانی که خونه‌داری می‌کنن احترام می‌ذارم اما برای خودم مسیر دیگه‌ای رو انتخاب کرده بودم از همون دوران دبیرستان علاقه‌مند به مسائل حقوقی بودم و با هزار سختی تونستم وارد رشته حقوق در دانشگاه شهید بهشتی بشم بعد از فارغ‌التحصیلی، کارآموزی‌ام رو در یکی از دفاتر وکالت شروع کردم و از همون موقع آرزو داشتم وکیل پایه یک دادگستری بشم همه چیز خوب پیش می‌رفت تا زمانی که با آرش آشنا شدم آرش مرد مهربونی بود اما به‌شدت سنتی وقتی فهمید من قراره به‌زودی پروانه وکالتم رو بگیرم، رفتارش به مرور تغییر کرد اوایل می‌گفت افتخار می‌کنه که همسرش وکیل خواهد بود اما بعدش شروع کرد به انتقاد از ساعات کاری من، ملاقات با موکلان، و حتی ظاهر اداره و دادگاه وقتی بهش گفتم که برنامه دارم دفتر وکالت خودم رو بزنم، گفت که اصلاً حاضر نیست زن زندگیش بیرون از خونه کار کنه روزهایی شد که از شدت استرس نمی‌تونستم نفس بکشم تصور اینکه سال‌ها زحمت کشیدم و حالا باید فقط چون زن هستم، از شغلم بگذرم برام غیرقابل قبول بود اما نمی‌دونستم از کجا شروع کنم تا اینکه یه شب توی اینترنت، سایت وکیل‌تل رو پیدا کردم دیدم مشاوره حقوقی تلفنی دارن خیلی سریع درخواست مشاوره دادم و کمتر از یک ساعت بعد یکی از وکلای اونجا که خودش هم یک خانم وکیل باسواد و با تجربه بود تماس گرفت با حوصله و دقت به تمام حرف‌هام گوش داد و با صدایی محکم گفت که من نه تنها می‌تونم برای دریافت پروانه اقدام کنم بلکه هیچ‌کس از جمله همسرم، بدون دلایل قانونی، نمی‌تونه مانع اشتغال من بشه اون جمله مثل یک آتش امید توی دلم روشن شد بهم گفت که اگر آرش بخواد به دادگاه مراجعه کنه باید ثابت کنه که شغل من با حیثیت خانوادگی یا مصالح زندگی مشترک در تعارضه وگرنه هیچ دادگاهی همچین حکمی نمی‌ده ازش خواستم یه دفاعیه محکم برام آماده کنه و اونم دقیق‌ترین متنی که تا حالا دیده بودم رو برام فرستاد متن پر از استناد به قانون مدنی و آرای وحدت رویه بود، با عباراتی کاملاً قانونی و در عین حال ساده من همون متن رو چندین بار خوندم تا برای هر احتمالی آماده باشم خوشبختانه بعد از یه گفت‌وگوی جدی بین من و آرش که با تکیه به اطلاعاتی که از مشاوره حقوقی گرفتم انجام شد، اون کم‌کم پذیرفت که تصمیمات یک‌جانبه، آینده‌مون رو خراب می‌کنه حالا من دارم به عنوان وکیل پایه یک دادگستری توی تهران فعالیت می‌کنم و هیچ چیزی به اندازه لحظه‌ای که تابلوی دفتر وکالتم رو نصب کردم بهم حس رضایت نداد به همه دخترهایی که دنبال پیشرفت هستن می‌گم فقط بدونین که قانون پشتتونه فقط کافیه با یک وکیل با تجربه مشورت کنین تا بفهمین هیچ‌کس نمی‌تونه مانع رویاهاتون بشه مهسا کیانی از تهران کسی که با کمک یه مشاوره حقوقی قوی تونست زندگی و هویتش رو حفظ کنه و حالا با افتخار می‌گه که اگر حقش رو می‌خواست، چون اول از همه خودش رو باور داشت و بعد یک وکیل باسواد کنارش بود


رستمی

من لیلا رستمی هستم و توی یکی از روستاهای اطراف نور در استان مازندران زندگی می‌کنم همیشه از بچگی دلم می‌خواست معلم بشم یادمه وقتی دخترای فامیل عروسک‌بازی می‌کردن من دفتر و خودکار برمی‌داشتم و نقش معلم رو بازی می‌کردم با کلی سختی و کمک خانواده‌ام تونستم برم دانشگاه فرهنگیان و بعد از فارغ‌التحصیلی توی یه دبستان توی شهر محمودآباد استخدام شدم همه چیز خوب پیش می‌رفت تا اینکه با پسر داییم پیمان ازدواج کردم پیمان از اول با شغلم مشکلی نداشت یا حداقل اینطور نشون می‌داد ولی وقتی بچه‌دار شدیم همه‌چی عوض شد گفت دیگه وقتش رسیده که کار رو کنار بذارم و به بچه و خونه برسم منم گفتم که تدریسم بخشی از هویتمه و نمی‌تونم راحت کنار بذارمش ولی اون اصرار کرد و حتی تهدید کرد که اگه قبول نکنم از طریق دادگاه اقدام می‌کنه برای منع اشتغال اون شب انگار سقف خونه ریخت روی سرم اما دلم نمی‌خواست کوتاه بیام چون عاشق کارم بودم یکی از همکارام بهم گفت بهتره قبل از هر اقدامی با یه وکیل صحبت کنم خودش بهم سایت وکیل‌تل رو معرفی کرد و گفت مشاوره حقوقی تلفنی‌شون خیلی حرفه‌ایه با شک و تردید تماس گرفتم و در کمال ناباوری یه وکیل پایه یک دادگستری از تهران باهام تماس گرفت از لحن حرف زدنش فهمیدم که چقدر باتجربه‌ست با دقت کامل به حرف‌هام گوش داد و بعدش بهم گفت که پیمان فقط وقتی می‌تونه از دادگاه درخواست منع کار بده که شغلم مخالف مصالح خانواده باشه یا شأن خانوادگی رو خدشه‌دار کنه که تدریس اصلاً جزو اون دسته نیست بهم گفت قانون به زن اجازه داده کار کنه و فقط در شرایط خاص اونم با رأی قاضی این حق محدود می‌شه اون وکیل باسواد برام یه مشاوره حقوقی دقیق ترتیب داد و حتی پیشنهاد داد دفاعیه‌ای برایم بنویسه که اگر پیمان واقعاً دادخواست داد، با دست پر برم دادگاه متن دفاعیه‌اش هم ساده بود هم قانونی و پر از استناد به قانون مدنی ایران منم با خیال راحت با خانواده‌ام صحبت کردم و گفتم که این بار نمی‌خوام به‌خاطر ترس عقب‌نشینی کنم وقتی پیمان دادخواست منع اشتغال داد و جلسه دادگاه برگزار شد، با دل قرص رفتم اونجا و همه چیز رو گفتم قاضی هم بعد از شنیدن دلایل من و بررسی مدارک و دفاعیه، رای به رد دادخواست داد و گفت هیچ دلیل قانونی برای منع از اشتغال وجود نداره اون لحظه دلم می‌خواست بپرم آسمون حس آزادی داشتم حس این‌که یه زن روستایی می‌تونه به کمک یه وکیل با تجربه از تهران، حق خودشو بگیره و ثابت کنه که تحصیل و کار حق مسلمشه بعدها خود پیمان هم فهمید که کارش اشتباه بود و حالا از شغلم حمایت می‌کنه من لیلا رستمی هستم از نور مازندران زنی که با کمک مشاوره حقوقی دقیق و حرفه‌ای و یک وکیل باسواد تونست مسیر زندگیش رو تغییر بده الان هر جا می‌رم از تجربه‌ام می‌گم تا دخترای دیگه هم بدونن که می‌تونن قوی باشن فقط کافیه که بدونن کجا باید مشورت بگیرن و به کی اعتماد کنن


شریعت پناه

من اسمم بیتا شریعت‌پناهیه و اهل قزوین هستم دختری بودم که همیشه فکر می‌کردم اگه تلاش کنم و درس بخونم، به همه آرزوهام می‌رسم از بچگی توی خانواده‌ای بزرگ شدم که به تحصیل زن افتخار می‌کرد بابام می‌گفت دختر باید رو پای خودش وایسه و منم همین‌طور شدم با هزار زحمت رتبه خوبی توی کنکور آوردم و توی رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تهران قبول شدم از همون ترم دوم توی بیمارستان کارآموزی می‌رفتم و شب‌ها برای کنکور ارشد می‌خوندم وقتی امیر به خواستگاریم اومد، از اول بهش گفتم که کار برام مهمه و آینده‌مو توی بیمارستان می‌بینم اونم ظاهراً با همه‌چی موافق بود و گفت زن پرتلاش دوست داره اما دو ماه بعد از ازدواج ورق برگشت یه شب که از بیمارستان برگشتم خسته و بی‌حال بودم، امیر گفت دیگه نمی‌خواد من کار کنم چون اعتقاد داره زن باید خونه‌دار باشه فکر کردم شوخی می‌کنه اما دیدم نه، جدی جدی داره حرف از دادگاه و شکایت و منع اشتغال می‌زنه اون شب تا صبح گریه کردم تا اینکه توی گوگل سرچ کردم و سایت وکیل‌تل رو پیدا کردم گزینه مشاوره حقوقی تلفنی رو زدم و در عرض چند دقیقه یکی از وکلا باهام تماس گرفت یه خانم خیلی محترم و حرفه‌ای که خودش رو وکیل پایه یک دادگستری و ساکن تهران معرفی کرد صداش انقدر آروم بود که فقط حرف زدن باهاش باعث شد آروم بشم بهم گفت نگران نباشم و اینکه امیر بدون دلیل قانونی نمی‌تونه مانع کار من بشه با دقت کامل برام توضیح داد که طبق قانون مدنی، فقط وقتی مرد می‌تونه زن رو از کار منع کنه که شغل زن مغایر با مصالح خانوادگی یا حیثیت خانوادگی باشه و اونم باید با مدرک و دلیل موجه باشه برام متن‌هایی فرستاد که بدونم چه حقوقی دارم و چطور می‌تونم از خودم دفاع کنم بهم گفت که به‌عنوان یه زن تحصیل‌کرده، حق اشتغال دارم و این حق فقط با حکم دادگاه می‌تونه محدود بشه نه با تصمیم یک‌طرفه همسرم اون وکیل باسواد و با تجربه باهام قرار گذاشت که اگر خواستم، می‌تونه یه مشاوره کامل‌تر بهم بده و حتی دفاعیه آماده کنه برای جلسه دادگاه واقعاً نمی‌تونستم باور کنم که توی این همه ناامیدی، یه نفر اینطور قاطع و حرفه‌ای کنارمه با پشتیبانی اون مشاوره حقوقی رفتم پیش خانواده‌م موضوع رو توضیح دادم و تصمیم گرفتم اگه لازم شد تا آخرش برم وقتی امیر رفت دادگاه و درخواست داد، وکیلم تمام مستندات قانونی رو آماده کرد من با لباس فرم پرستاریم توی جلسه حاضر شدم و با اطمینان از خودم دفاع کردم قاضی وقتی دید هیچ دلیل منطقی برای منع اشتغال وجود نداره، رای به ادامه کار من داد اون لحظه انگار از نو متولد شدم حس کردم دنیا هنوز جای امنیه برای کسی که حقشو می‌دونه و ازش نمی‌گذره بعد از اون جریان، زندگی‌مون تغییر کرد امیر فهمید که زن تحصیل‌کرده ضعیف نیست بلکه آگاهه فهمید که زن اگر پشتش وکیل با تجربه باشه، هیچ‌کس نمی‌تونه مانع پیشرفتش بشه حالا نه تنها توی بیمارستان کار می‌کنم بلکه به دخترای تازه‌کار هم مشاوره می‌دم همیشه بهشون می‌گم قبل از اینکه احساساتی تصمیم بگیرن، با یه وکیل پایه یک دادگستری مشورت کنن و بدونن که حق زن فقط حرف نیست، یه واقعیت قانونیه وکیل‌تل شد نقطه عطف زندگی من و اون وکیل تهران که با حوصله و دقت مسیر رو بهم نشون داد باعث شد امروز با افتخار بگم که بیتا شریعت‌پناهی نه تنها پرستاره بلکه یه زن آگاهه که تونست به لطف مشاوره حقوقی وکیل باسواد حق اشتغالشو حفظ کنه


سلیمانی

من ناهید سلیمانی هستم از شهر ساری در استان مازندران زندگی من همیشه پر از امید و تلاش بود از کودکی دلم می‌خواست مستقل باشم تحصیل کنم و شغلی داشته باشم که نه تنها برای خودم مفید باشم بلکه بتونم برای جامعه هم کاری انجام بدم توی دانشگاه رشته مهندسی عمران قبول شدم و بعد از فارغ‌التحصیلی با کلی امید وارد بازار کار شدم همسرم رضا همون اوایل خیلی پشتیبان بود یا حداقل اینطوری نشون می‌داد اما بعد از چند ماه که وارد پروژه ساختمانی بزرگی شدم ناگهان رفتارش عوض شد شروع کرد به ایراد گرفتن از نوع پوششم از ساعات کاریم و حتی از همکارام باورم نمی‌شد کسی که همیشه از من به عنوان زن مستقل تعریف می‌کرد حالا اینطور مخالفت کنه روزی نبود که بحث نکنیم تا اینکه یه روز برگشت گفت که نمی‌خواد من کار کنم چون این کارا با شأن خانوادگی ما نمی‌سازه منم با آرامش براش توضیح دادم که کار من کاملاً حرفه‌ایه و هیچ لطمه‌ای به زندگی‌مون نمی‌زنه اما فایده‌ای نداشت تهدید کرد که می‌ره دادگاه و برای منع اشتغال اقدام می‌کنه اون روز خیلی شکستم با اینکه تحصیل کرده بودم اما احساس کردم هیچ‌کس پشتم نیست تا اینکه یکی از همکارانم بهم سایت وکیل‌تل رو معرفی کرد گفت اونجا می‌تونم به راحتی با یک وکیل پایه یک دادگستری ارتباط بگیرم و مشاوره حقوقی تلفنی دریافت کنم اصلاً باورم نمی‌شد که چنین امکانی باشه با تردید تماس گرفتم اما وقتی صدای آرام و مطمئن یه خانم وکیل رو شنیدم انگار دنیا برام عوض شد خودش رو معرفی کرد و گفت که وکیل باسواد و باتجربه‌ای از مازندران هست که سال‌هاست پرونده‌های مشابه من رو بررسی کرده با حوصله بهم توضیح داد که طبق قانون، مرد در شرایط خاص و فقط با دلایل موجه می‌تونه از دادگاه بخواد همسرش رو از کار منع کنه اما صرف مخالفت سلیقه‌ای یا فرهنگی نمی‌تونه دلیل قانونی باشه این حرف مثل نور افتاد وسط تاریکی‌هام تازه فهمیدم که من فقط باید آگاه باشم و حقم رو بدونم نه اینکه از ترس دعوا عقب‌نشینی کنم اون وکیل با تجربه برام نمونه‌هایی از رأی دادگاه‌هایی که به نفع زن صادر شده بودن فرستاد و حتی متن دفاعیه‌ای آماده کرد که بتونم ازش استفاده کنم با پشتیبانی اون مشاوره حقوقی که واقعاً نجات‌بخش بود رفتم پیش خانواده‌ام و براشون توضیح دادم که کارم قانونی و محترمانه‌ست بعدش هم با کمک همون وکیل تونستم از طریق مشورت با قاضی شعبه مربوطه در دادگاه خانواده نشون بدم که هیچ دلیلی برای ممانعت از شغلم وجود نداره حتی وقتی رضا دادخواست منع اشتغال داد، با دفاعیه‌ای که وکیل باسواد برام تنظیم کرده بود و بر مبنای حقوق عرفی، قوانین کار، و حقوق زن نوشته شده بود، دادگاه خیلی قاطع رای به ادامه اشتغال من داد اون لحظه‌ای که رأی قاضی رو شنیدم یاد تمام شب‌هایی افتادم که با اشک روی تختم خوابم برده بود چقدر خوبه آدم تو زندگیش یه پشتیبان حقوقی داشته باشه کسی که نه تنها قانون رو بلده، بلکه واقعاً با دل و جان پشتت وایمیسته از اون روز به بعد من نه‌تنها در پروژه‌های بزرگ ساختمانی فعال شدم، بلکه خودم تبدیل شدم به کسی که به دخترای جوان‌تر مشاوره می‌ده و همیشه تاکید می‌کنم قبل از هر قدمی در زندگی مشترک، حتماً از یک وکیل پایه یک دادگستری مشاوره حقوقی بگیرن امروز ناهید سلیمانی همون دختریه که با وجود همه سختی‌ها تونست حقش رو بگیره فقط به خاطر اینکه به موقع به یه وکیل با تجربه مراجعه کرد و فهمید که هیچ‌کس نباید مانع پیشرفت زن بشه حتی اگر همسرش باشه چون استقلال و احترام زن، ستون یک زندگی سالمه و این رو من با تمام وجودم لمس کرد


سعید ربیعی

با سلام و احترام در مورد حق اشتغال زن باید گفت که چنانچه این حق در سند ازدواج و در هنگام عقد توسط زوجین امضا شده باشد به معنای پذیرش این حق برای زن از طرف زوج بوده و لازم الاجرا می باشد و چنانچه در دفتر عقدنامه این حق به زن داده نشده باشد نمی توان زن را از کار کردن بازداشت مگر اینکه کاری که به انجام می دهد بنا به مصلحت خانواده نبوده و با حیثیت و مقتضیات خانواده دارای تعارض باشد که در این صورت مرد میتواند با تنظیم دادخواست مبنی بر تقاضای منع اشتغال زوجه از دادگاه این مهم را مطرح نمود �ید پس از بررسی به این نتیجه می‌رسد که اگر کار کار با حیثیت شوهر و خانواده در تضاد باشد و اصولاً نیاز به انجام این شغل از طرف زوجه نباشد حکم مبنی بر عدم اشتغال زوجه را صادر خواهد کرد و چنانچه زوجه از این حکم تمکین نکند ضمانت اجرای آن این است که نه تنها وی به دلیل ناشزه تلقی شدن محروم از دریافت نفقه از تاریخ عدم تمکین از حکم خواهد شد بلکه راه برای درخواست طلاق از جانب زوج نیز هموارتر خواهد بود. سعید ربیعی کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسب


فریبرز ذوالفقاری

با سلام ماده 1117 قانون مدنی این اختیار را برای مرد در نظر گرفته است که در صورتی که شغل زن مخالف مصلحت خانواده و حیثیت زوجین باشد مرد از ادامه آن جلوگیری نماید. برای نگارش لایحه منع اشتغال زنان از شهادت شهود، گزارش مطلعین و گزارش کارشناس درباره وضع زندگی زناشویی زوجین استفاده خواهد شد


حسین سیفی

در خصوص منع اشتغال زن توسط شوهر باید توجه داشت این موضوع برای فرضی است که شغل زن منافی با مصالح خانوادگی باشد و توسط دادگاه احراز شود هر چند متقابلاً همین حق برای زن نیز وجود دارد که البته منوط به این امر است که منع اشتغال مرد به سازمان اقتصادی خانواده آسیب نرساند


Mohamad sheykhi

طبق ماده 1117 قانون مدنی « شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی كه منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع كند. ». ماده 18 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 نیز مقرر می دارد: « شوهر می تواند با تایید دادگاه زن خود را از اشتغال به هر شغلی كه منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت خود با زن باشد منع كند. زن نیز می تواند از دادگاه چنین تقاضایی را به نماید. دادگاه در صورتی كه اختلالی در امر معیشت خانواده ایجاد نشود موجبات منع اشتغال مرد به شغل مذكور را فراهم می آورد.


پوریا

من و خانمم دارای یک فرزند دختر 2 ساله ایم و در حال حاضر قریب به 4 ماه است منزل مشترک را ترک کرده و دختر بچه را نزد بنده گذاشته بدون اینکه حتی یکبار به این طفل معصوم سری بزند ، طی رای دادگاه ایشان ناشزه شد . حالا میخواهد سرکار برود و ادامه تحصیل بدهد! چطور و از چه طریقی میتونم ایشان را منع کار و منع تحصیل و منع مسافرت کنم با توجه به اینکه ناشزه هم شده است ؟؟؟ اگر به منع کارو تحصیل و مسافرت هم اعتنا نکند و کار خودش را بخواهد انجام دهد آیا جرمی مرتکب شده که دادگاه او را مجازات کند یا خیر ؟ ممنون میشم راهنمایی کنید


ثبت دیدگاه شما

فرم درخواست مشاوره حقوقی

مطالب مرتبط

شکایت از همسر بابت تهدید و ضرب و جرح

خشونت خانگی، هرچند پنهان، یکی از شایع ترین و پیچیده ترین مشکلات اجتماعی در ایران

وکیل نفقه و حضانت مازندران

حقوق خانواده و مسائل مرتبط با نفقه و حضانت، از پیچیده ترین و حساس ترین موضوعات د

مشاوره حقوقی خانواده مازندران

خانواده بنیان اصلی جامعه محسوب می شود و حفظ آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ام

فوق تخصصی

جدول مشاوره حقوقی فوق تخصصی

مدت زمان مشاوره حقوقی اجرت (تومان) پرداخت
10دقیقه مشاوره حقوقی فوق تخصصی با وکیل پایه یک دادگستری 200,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
20 دقیقه مشاوره حقوقی تخصصی با وکیل پایه یک دادگستری 300,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
30 دقیقه مشاوره حقوقی فوق تخصصی با وکیل پایه یک دادگستری 350,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
60 دقیقه مشاوره حقوقی فوق تخصصی با وکیل پایه یک دادگستری 380,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
تخصصی

جدول مشاوره حقوقی تخصصی

مدت زمان مشاوره حقوقی اجرت (تومان) پرداخت
۱۰ دقیقه مشاوره حقوقی با کارموز وکالت 150,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
پاسخ به سوال حقوقی کمتر از 5 دقیقه 80,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
۲۰ دقیقه مشاوره با کارشناسان حقوقی 200,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
۳۰ دقیقه مشاوره حقوقی با کارموزان وکالت 260,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
۱ ساعت مشاوره حقوقی با وکیل 300,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
مشاوره حقوقی حضوری 1,000,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
مطالعه اوراق پرونده به همراه 5 دقیقه مشاوره حقوقی توسط وکیل 350,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
نگارش نامه ها و درخواست های اداری 500,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
ارزیابی وکیل پرونده حقوقی 1,000,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
محاسبه فوری دیه توسط وکیل 250,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت
محاسبه فوری مهریه به نرخ روز 200,000 هزار تومان پرداخت آنلاین کارت به کارت