در باب طلاق زن پرخاشگر

موضوع طلاق در شرایطی که یکی از زوجین، به خصوص زن، رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان می‌دهد، یکی از پیچیده‌ترین و حساس‌ترین مسائل حقوق خانواده محسوب می‌شود که نیاز به بررسی عمیق و متعادل دارد. این موضوع در تلاقی روانشناسی، جامعه‌شناسی، و حقوق قرار گرفته و تأثیرات گسترده‌ای بر ساختار خانواده، رفاه فرزندان، و سلامت روحی و جسمی تمام اعضای خانواده دارد. درنظرگیری این مسئله از منظری جامع و علمی، ضروری است تا بتوان راهکارهای مناسب و عادلانه‌ای برای حل آن ارائه کرد.

پرخاشگری زنان در روابط زناشویی موضوعی است که تا چند دهه پیش کمتر مورد توجه قرار می‌گرفت، اما امروزه با افزایش آگاهی جامعه و تغییر ساختارهای اجتماعی، به یکی از مباحث مهم تبدیل شده است. این پرخاشگری می‌تواند در اشکال مختلف خود را نشان دهد، از جمله خشونت کلامی، تحقیر و تهدید، خشونت فیزیکی، کنترل اقتصادی، جداسازی اجتماعی، و حتی سوء استفاده عاطفی. هر یک از این اشکال می‌تواند تأثیرات مخربی بر رابطه زناشویی و کیفیت زندگی خانوادگی داشته باشد.

ریشه‌های پرخاشگری زنان در روابط زناشویی معمولاً پیچیده و چندبعدی است. عوامل روان‌شناختی نظیر اختلالات شخصیت، افسردگی، اضطراب، تجربیات کودکی آسیب‌زا، مشکلات خودتنظیمی، و ناتوانی در مدیریت استرس، می‌توانند نقش مهمی در بروز رفتارهای پرخاشگرانه ایفا کنند. همچنین عوامل اجتماعی و فرهنگی مانند الگوهای یادگیری ناسالم در خانواده مبدأ، فشارهای اجتماعی، تغییر نقش‌های جنسیتی در جامعه مدرن، و استرس‌های ناشی از تعارض بین توقعات سنتی و مدرن، نیز می‌توانند به این مشکل دامن بزنند.

از منظر حقوقی، مسئله طلاق در حضور رفتارهای پرخاشگرانه زن، چالش‌های خاصی را پیش روی نظام قضایی قرار می‌دهد. در بسیاری از نظام‌های حقوقی، مردان کمتر به عنوان قربانی خشونت خانگی شناخته می‌شوند و ممکن است با تردید یا عدم باور مواجه شوند. این امر می‌تواند فرآیند قانونی را پیچیده‌تر کرده و اثبات ادعاهای مربوط به خشونت را دشوار سازد. درنظرگیری شواهد، مستندسازی رفتارها، و ارائه شهادت‌های معتبر، از چالش‌های اصلی در این نوع پرونده‌ها محسوب می‌شود.

تأثیرات پرخاشگری زنان بر همسران مردشان گاهی اوقات دست‌کم گرفته می‌شود، در حالی که تحقیقات نشان می‌دهند که مردان نیز مانند زنان می‌توانند قربانی خشونت خانگی شوند و آسیب‌های جدی روحی و جسمی را متحمل شوند. احساس شرم، ترس از قضاوت اجتماعی، نگرانی از دست دادن فرزندان، و فشارهای فرهنگی که مردان را وادار به تحمل می‌کند، اغلب مانع از گزارش این مشکلات یا درخواست کمک می‌شود. این سکوت می‌تواند منجر به تداوم و تشدید مشکل شود.

موضوع فرزندان در چنین خانواده‌هایی نیز بسیار حائز اهمیت است. کودکانی که شاهد پرخاشگری مادر علیه پدر هستند، در معرض آسیب‌های روان‌شناختی قابل توجهی قرار می‌گیرند. این تجربیات می‌تواند الگوهای ناسالم رفتاری را در آنها ایجاد کند، اعتماد به نفس آنها را کاهش دهد، و توانایی آنها در برقراری روابط سالم در آینده را مختل کند. تعیین حضانت و حقوق ملاقات در چنین شرایطی نیز پیچیدگی‌های خاص خود را دارد.

نقش متخصصان بهداشت روان در تشخیص، درمان، و مدیریت موارد پرخاشگری زنان در روابط زناشویی حیاتی است. روان‌شناسان و روان‌پزشکان می‌توانند با شناسایی علل زمینه‌ای پرخاشگری، ارائه درمان‌های مناسب نظیر روان‌درمانی شناختی-رفتاری، درمان خانواده، یا در صورت لزوم درمان دارویی، به بهبود وضعیت کمک کنند. همچنین آنها می‌توانند در فرآیند قانونی به عنوان کارشناس نظر بدهند و در تعیین بهترین راهکار برای خانواده مشارکت کنند.

مداخلات اجتماعی و حمایتی نیز نقش مهمی در مدیریت این مسائل دارند. مراکز مشاوره خانواده، گروه‌های حمایتی، خدمات اجتماعی، و سازمان‌های غیردولتی می‌توانند خدمات متنوعی را برای کمک به خانواده‌های درگیر در این مشکلات ارائه دهند. این خدمات شامل مشاوره فردی و زوجی، آموزش مهارت‌های ارتباطی، کلاس‌های مدیریت خشم، و ارائه منابع عملی برای مقابله با استرس است.

از منظر پیشگیری، آموزش عمومی در مورد شناسایی علائم پرخاشگری، مهارت‌های ارتباطی سالم، مدیریت تعارض، و تربیت عاطفی کودکان می‌تواند در کاهش بروز این مشکلات مؤثر باشد. همچنین ایجاد فرهنگ باز و بدون قضاوت برای بحث در مورد این مسائل، می‌تواند به افراد کمک کند تا زودتر کمک بخواهند و از تشدید مشکلات جلوگیری شود.

رویکرد درمانی و ترمیمی در مقابل رویکرد کیفری در مواجهه با پرخاشگری زنان، موضوع بحث‌برانگیزی است. در حالی که برخی معتقدند که تمرکز باید بر درمان و اصلاح رفتار باشد، دیگران بر اهمیت پاسخگویی قانونی و حمایت از قربانیان تأکید می‌کنند. یافتن تعادل مناسب بین این دو رویکرد، نیاز به درنظرگیری دقیق شرایط هر مورد و منافع تمام اعضای خانواده دارد.

تأثیر رسانه‌ها و فضای مجازی بر درک عمومی از این موضوع نیز قابل توجه است. نحوه پوشش و ارائه این مسائل در رسانه‌ها می‌تواند بر نگرش جامعه، میزان گزارش موارد، و نوع واکنش‌های اجتماعی تأثیر بگذارد. ضرورت ارائه اطلاعات دقیق، متعادل و علمی در کنار پرهیز از قالب‌بندی‌های جنسیتی و قضاوت‌های پیش‌داوری، اهمیت زیادی دارد.

در نهایت، موضوع طلاق در حضور پرخاشگری زن نیاز به رویکردی جامع، علمی، و انسان‌دوستانه دارد که منافع تمام اعضای خانواده را در نظر بگیرد و راهکارهای مؤثر برای حل مشکل ارائه دهد.

در باب طلاق زن پرخاشگر

واژه طلاق به گوش همه ما آشناست و متاسفانه شاهد رشد روزافزون آن در اطرافیانمان هستیم. ناگفته نماند که حتی بعضی از میان خود ما هم درگیر طلاق هستیم و یا آن را تجربه کرده ایم. از آن جایی که این پدیده هر روز در حال افزایش است، مسائل و درگیری ها و شبهه های آن هم در حال افزایش است. بنابراین بر ما لازم است که درباره مسائل مربوط به آن، دقیق تر بدانیم. دقیق ترین منظر عملی نسبت به طلاق، منظر حقوقی آن است. در این متن می خواهیم درباره یکی از مسائل متداول در حیطه طلاق بخوانیم: طلاق زن پرخاشگر.شما با گرفتن مشاوره حقوقی به پاسخ بسیاری از سوالات درباره طلاق زن پرخاشگر، خواهید رسید.

طلاق

طلاق در لغت به معنای رهایی از قید و بند است. و به طور اصطلاحی، به معنای زائل شدن عقد نکاح به واسطه خوانده شدن صیغه طلاق است.

 دو نوع طلاق وجود دارد:

1. طلاق رجعی
2. طلاق بائن: شرایط زوجه در این نوع طلاق، خاص می باشد. مانند اینکه نه سالش تمام نشده یا بعد از عقد با شوهرش نزدیکی نکرده باشد، یائسه باشد، یا برای سومین بار طلاق داده شود. و همچنین طلاق خلع و مبارات که در آن ها زوجه مالی را به شوهر بخشش می کند تا طلاق خود را بگیرد. ( طلاق مبارات همان طلاق توافقی است.)

طلاق، آثار و شرایط خاصی دارد. از جمله ساقط شدن تمامی حقوق مالی زن که سابقا بر دوش مرد بوده است. مانند نفقه و مهریه و اجرت المثل و... . و یا واجب شدن عده بر زن برای مدتی معین.

زن پرخاشگر

زن پرخاشگر تعریف دقیقی ندارد. زیرا مصادیق پرخاشگری بسیارند و خیلی از آن ها هم نسبی می باشند. اما غالبا از روی عرف می توان تشخیص داد که آیا رفتار A پرخاشگری به حساب می آید یا خیر.

پرخاشگری دغدغه خیلی از علوم است. مانند روان شناسی، جامعه شناسی و... . این مسئله یکی از پر بحث ترین دغدغه های حقوقی نیز هست. به خصوص هنگامیکه وارد بحث طلاق می شویم. پرخاشگری در خانم و آقا می تواند طرف مقابل را بیازارد و عامل فروپاشی بنیان خانواده و منجر شدن به طلاق شود.

بحث ما درباره طلاق زن پرخاشگر است. می خواهیم آثار و شرایطی را که طلاق در این مورد خاص به بار می آورد با یکدیگر بررسی کنیم.

مهریه

هنگامیکه ازدواجی صورت می گیرد، مرد و زن، هر دو، نسبت به یکدیگر حقوق و تکالیفی پیدا می کنند. از جمله تکالیف بسیار مهم مرد نسبت به همسرش و از جمله مهمترین حقوق زن در قبال شوهرش، بحث مهریه است. 

تا حدی بحث مهریه و پرداخت آن بر طبق ترتیبی که زن می خواهد مهم است، که حتی با وجود بیماری و یا خیانت زن، این حق از او ساقط نمی شود.

مرد می تواند به هر دلیلی از زن طلاق بگیرد. مثلا به دلیل پرخاشگری او. اما باید همه حقوق مالی او را از جمله مهریه، بپردازد. بنابراین می توان گفت که در بحث طلاق زن پرخاشگر هم، همچنان پرداخت مهریه به همان ترتیب قبلی بر مرد واجب است و پرخاشگر بودن یا نبودن زن و بیمار روانی بودن یا نبودن او، تاثیری در این مورد ندارد.

نوع طلاق زن پرخاشگر

همانطور که قبلا هم ذکر شد، دو نوع طلاق وجود دارد: رجعی و بائن.

در طلاق زن پرخاشگر، نوع طلاق به همان ترتیبی خواهد بود که زن، پرخاشگر نباشد و اساسا پرخاشگر بودن یا نبودن زن، اثری در تعیین نوع طلاق او ندارد.

عده طلاق

عده طلاق در ازدواج دائم به اندازه سه بار پاکی از حیض است. این مدت برای زنان یائسه و فاقد رحم به اندازه سه ماه می باشد و برای زنان باردار تا هنگام وضع حمل آن ها است.

عده طلاق زن پرخاشگر هم ارتباطی به حالت پرخاشگری او ندارد و بر اساس توضیحات بالا، تعیین می گردد.

نوع وکالت

ما 7 نوع وکالت داریم:

1. تعینی
2. تسخیری
3. معاضدتی
4. اتفاقی
5. اشخاص حقوقی حقوق عمومی
6. اشخاص حقوقی حقوق خصوصی
7. مطالعه پرونده

ما در بحث طلاق به چند مدل وکالت می توانیم متوسل شویم. نوع غالب آن که همان وکالت تعینی است، برای همه ما آشنا است. نوع دیگر آن وکالت معاضدتی است. به این معنا که گاهی برخی افراد برای تعیین تکلیف در پرونده های حقوقی خود نیاز به وکیل دارند، اما نمی توانند از پس هزینه حق الوکاله آن بربیایند. در این وضعیت با احراز ناتوانایی آن ها توسط کانون وکلای دادگستری، به آن ها وکیلی اختصاص داده می شود. در پرونده طلاق هم می توان از این نوع وکالت استفاده کرد. این مسئله نیز قابل توجه است که حدود 70 درصد پرونده ها با وکیل معاضدتی، مربوط به دعاوی خانوادگی، از جمله طلاق و مهریه و... است. و در این میان تفاوتی میان طلاق زن پرخاشگر با غیر پرخاشگر نیست.

حضانت فرزند

در مواردی که طلاق صورت می گیرد و مادر فرزند یا فرزندان، پرخاشگر است، بحث حضانت جدی تر می شود. معمولا حضانت فرزند زیر 7 سال با مادر است. مگر برخلاف آن توافق شود یا مادر، حضانت را نپذیرد و یا شامل شرایط سلب حضانت شود که به طور تمثیلی در مواد 1170 و 1173 قانون مدنی آمده اند.

حال سوال این است که آیا پرخاشگری مادر را می توان از شرایط سلب حضانت مادر به حساب آورد و حضانت فرزند زیر 7 سال را از او گرفت؟

اگر به مواد مرتبط با شرایط سلب حضانت بنگریم، به واسطه تنقیح مناط، متوجه خواهیم شد که قانونگذار به دنبال مصلحت و امنیت فرزند است. اگر امنیت فرزند و مصلحت او در شرایطی به خطر بیفتد، قانونگذار می خواهد جلوی این شرایط بگیرد.

حال اگر در یک پرونده طلاق زن پرخاشگر، پرخاشگری مادر به حدی است که ضرری را برای فرزند به همراه دارد یا موجب به خطر افتادن مصلحت و امنیت اوست، پدر فرزند می تواند با اثبات این مسئله، حضانت فرزند زیر 7 سال را از مادر بگیرد. اگر پدر نبود، جد پدری هم می تواند حضانت را بگیرد. در غیر این صورت با اثبات عدم صلاحیت مادر، حضانت به قیم یا خانواده مادری، یا بهزیستی داده خواهد شد.

مشاوره حقوقی با وکیل خانواده

خسارت

واژه پرخاشگری برای ما بار منفی ای دارد و همه می توانیم خشونت موجود در آن را حس کنیم. حال گاهی ممکن است این خشونت، صورت عینی بیابد و در عالم خارج به چیزی صدمه بزند. در این صورت، صدمه زننده باید صدمه را جبران کند. و یکی از راه های جبران آن، پرداخت خسارت است.

به طور مثال فرض کنید خانم پرخاشگری به اسباب منزل مشترک صدمه بزند. آیا او مکلف به پرداخت خسارت است؟

در پاسخ به این سوال می توانیم بگوییم که بستگی به وسیله ای دارد که به آن صدمه وارد شده است. اگر ناچیز باشد، خیر. اما اگر وسیله مهمی باشد، پیگیری خسارت آن از دادگاه خانواده خارج می شود و در دعاوی حقوقی و با روش های حل و فصل حقوقی باید آن را مطالبه کرد. یعنی ابتدا درخواست تامین دلیل صورت می گیرد و کارشناس شورای حل اختلاف، خسارت را ارزیابی می کند. سپس می توان خسارت را از دادگاه های حقوقی، مطالبه کرد.

برای دریافت اطلاعات بیشتر و آشنایی بهتر با رویه عملی دادگاه ها در مورد طلاق زن پرخاشگر، می توانید از مشاوره حقوقی تلفنی، مشاوره حقوقی آنلاین، پرسش و پاسخ فوری حقوقی و مشاوره حقوقی فوری و 24 ساعته استفاده کنید.

پرخاشگری همسر؛ مرز بین اختلاف طبیعی و خشونت خانگی

پرخاشگری در روابط زناشویی می‌تواند به اشکال مختلفی بروز کند. تشخیص مرز بین اختلافات طبیعی زوجین و رفتارهای پرخاشگرانه مستمر که مصداق خشونت خانگی هستند، اهمیت زیادی دارد:

انواع پرخاشگری در روابط زناشویی

• پرخاشگری کلامی: توهین، تحقیر، فریاد زدن، تهدید و استفاده از الفاظ رکیک
• پرخاشگری جسمی: هل دادن، ضربه زدن، پرتاب اشیاء و هرگونه آسیب فیزیکی
• پرخاشگری عاطفی: تهدید به ترک کردن، محرومیت از محبت، انزوای اجتماعی و تحقیر در جمع
• پرخاشگری مالی: کنترل افراطی منابع مالی، پنهان‌کاری مالی و اجبار به پرداخت هزینه‌ها

قانون مدنی ایران به صراحت در ماده 1130 بیان می‌کند که اگر ادامه زندگی مشترک موجب عسر و حرج (سختی و مشقت غیرقابل تحمل) برای زوجین شود، می‌توان درخواست طلاق داد. پرخاشگری مستمر همسر که آرامش و امنیت روانی را از بین می‌برد، می‌تواند مصداق عسر و حرج باشد.

مراحل قانونی طلاق زن پرخاشگر

مسیر طلاق در ایران، خصوصاً برای مردان، فرآیندی پیچیده است که نیازمند شناخت دقیق قوانین و رعایت مراحل قانونی می‌باشد:

1. مشاوره حقوقی اولیه

پیش از هر اقدامی، مشورت با یک وکیل طلاق متخصص ضروری است. وکیل طلاق آنلاین می‌تواند در همان ابتدا شما را از حقوق قانونی‌تان آگاه کند و استراتژی مناسب را برای پرونده شما طراحی نماید.

2. جمع‌آوری مستندات و شواهد

برای اثبات پرخاشگری همسر در دادگاه، جمع‌آوری مدارک زیر می‌تواند تأثیرگذار باشد:

• گواهی پزشکی قانونی در صورت آسیب‌های جسمی
• گزارش‌های پلیس یا مراجع انتظامی در صورت مراجعه قبلی
• شهادت شهود معتبر مانند همسایگان، اقوام یا دوستان
• مشاوره‌های روان‌شناسی و گزارش‌های مربوطه
• ضبط صدا یا تصویر (با رعایت قوانین مربوط به حریم خصوصی)

3. تنظیم و ثبت دادخواست طلاق

پس از مشاوره با وکیل و جمع‌آوری مدارک، باید دادخواست طلاق تنظیم و به دادگاه خانواده ارائه شود. در این دادخواست، علت درخواست طلاق (پرخاشگری همسر) و مستندات مربوطه ذکر می‌شود.

4. جلسات رسیدگی در دادگاه

دادگاه خانواده پس از دریافت دادخواست، جلسات رسیدگی را برگزار می‌کند. در این جلسات:

• ابتدا دادگاه برای حل اختلاف و بازگشت به زندگی مشترک تلاش می‌کند
• در صورت عدم موفقیت، پرونده به داوری ارجاع داده می‌شود
• طرفین شهود و مدارک خود را ارائه می‌دهند
• قاضی پس از بررسی شواهد و مدارک تصمیم‌گیری می‌کند

5. صدور حکم طلاق

در صورتی که دادگاه قانع شود پرخاشگری همسر موجب عسر و حرج شده است، حکم طلاق صادر می‌شود. در این مرحله، تکلیف موارد زیر نیز مشخص می‌گردد:

• حضانت فرزندان
• میزان نفقه و مهریه
• شرایط ملاقات با فرزندان
• تقسیم اموال مشترک

چالش‌های حقوقی طلاق از زن پرخاشگر

در مسیر طلاق از همسر پرخاشگر، مردان با چالش‌های خاصی مواجه می‌شوند که آگاهی از آنها می‌تواند به مدیریت بهتر پرونده کمک کند:

مشکلات اثبات پرخاشگری در دادگاه

اثبات پرخاشگری همسر در دادگاه کار ساده‌ای نیست. برخی از چالش‌های رایج عبارتند از:

• محدودیت در جمع‌آوری مدارک به دلیل حفظ حریم خصوصی
• تردید قضات نسبت به ادعای خشونت علیه مردان
• تغییر رفتار همسر در محیط دادگاه و انکار پرخاشگری
• نیاز به گواهان معتبر و شهادت‌های قابل استناد

نحوه برخورد با واخواهی طلاق

گاهی پس از صدور حکم طلاق، همسر با استفاده از راهکار قانونی واخواهی طلاق، اعتراض خود را نسبت به رأی دادگاه اعلام می‌کند. در این شرایط:

• پرونده مجدداً بررسی می‌شود
• جلسات دادرسی جدید تشکیل می‌گردد
• احتمال طولانی‌تر شدن فرآیند طلاق وجود دارد

نقش وکیل طلاق در موفقیت پرونده

انتخاب یک وکیل طلاق متخصص می‌تواند تأثیر چشمگیری در نتیجه پرونده داشته باشد. وکیل طلاق فوری می‌تواند:

• استراتژی حقوقی مناسب را طراحی کند
• در جمع‌آوری مدارک معتبر راهنمایی نماید
• دادخواست طلاق را به شکل استاندارد تنظیم کند
• در جلسات دادگاه از حقوق شما دفاع کند
• با چالش‌های احتمالی مانند واخواهی طلاق به درستی برخورد نماید

راهکارهای حفظ سلامت روان در فرآیند طلاق

طلاق به خودی خود فرآیندی پراسترس است و وقتی با پرخاشگری همسر همراه شود، فشار روانی مضاعفی ایجاد می‌کند. راهکارهای زیر می‌تواند به حفظ سلامت روان شما کمک کند:

• مشاوره با روان‌شناس در کنار مشاوره حقوقی
• حفظ فاصله فیزیکی و روانی امن از همسر پرخاشگر
• تقویت شبکه حمایتی از دوستان و خانواده
• پرهیز از درگیری‌های جدید و تشدید تنش
• تمرکز بر سلامت جسمی با ورزش و تغذیه مناسب

وضعیت حضانت فرزندان در طلاق از همسر پرخاشگر

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های پدران در طلاق، وضعیت حضانت فرزندان است. در صورت اثبات پرخاشگری مادر، دادگاه می‌تواند به نفع پدر رأی دهد. عوامل تعیین‌کننده در رأی دادگاه عبارتند از:

• سن فرزندان (در فرزندان زیر ۷ سال، اولویت با مادر است مگر در شرایط خاص)
• میزان آسیب‌پذیری فرزندان از پرخاشگری مادر
• شرایط نگهداری و تربیت فرزندان توسط پدر
• نظر کارشناسان مددکاری اجتماعی و روان‌شناسی

نتیجه: طلاق از زن پرخاشگر یکی از چالش‌های پیچیده و دردناک زندگی زناشویی محسوب می‌شود که تأثیرات عمیقی بر تمامی ابعاد زندگی فردی و خانوادگی به همراه دارد. این موضوع نه تنها از جنبه حقوقی و قانونی پیچیدگی‌هایی دارد، بلکه از نظر روانشناختی، اجتماعی و اقتصادی نیز تبعات گسترده‌ای در پی خواهد داشت.

زمانی که رفتارهای پرخاشگرانه همسر به حدی برسد که زندگی مشترک غیرقابل تحمل شود، طلاق ممکن است تنها راه حل منطقی به نظر برسد. پرخاشگری زن می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از خشونت کلامی و توهین مداوم تا تهدیدهای جسمی و حتی خشونت فیزیکی. این رفتارها نه تنها سلامت روانی همسر را تهدید می‌کند، بلکه فضای خانوادگی را نیز مسموم ساخته و بر فرزندان تأثیرات منفی عمیقی می‌گذارد.

از منظر روانشناختی، زندگی با فردی پرخاشگر منجر به استرس مزمن، اضطراب، افسردگی و کاهش اعتماد به نفس می‌شود. مردانی که در چنین شرایطی قرار دارند، اغلب دچار احساس درماندگی و ناتوانی در مقابله با مشکلات می‌شوند. این وضعیت نه تنها عملکرد شغلی و اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه توانایی آنها در ایفای نقش پدری و همسری را نیز مختل می‌سازد.

فرآیند طلاق از زن پرخاشگر معمولاً پیچیده و طولانی است. در بسیاری از جوامع، مردان در مقایسه با زنان در برابر پرخاشگری همسران خود حمایت کمتری دریافت می‌کنند. این موضوع ناشی از قوانین اجتماعی و فرهنگی است که معمولاً مردان را به عنوان طرف قوی‌تر در نظر می‌گیرد و پذیرش آسیب‌پذیری آنها در برابر پرخاشگری زنان دشوار است. همچنین، سیستم قضایی در برخی کشورها ممکن است در تصمیم‌گیری درباره حضانت فرزندان، نفقه و تقسیم اموال، تعصبات جنسیتی داشته باشد.

تأثیرات اقتصادی طلاق نیز قابل توجه است. هزینه‌های قانونی، تقسیم اموال، پرداخت نفقه و هزینه‌های مربوط به زندگی جداگانه می‌تواند فشار مالی قابل توجهی بر مرد وارد کند. این موضوع زمانی پیچیده‌تر می‌شود که زن پرخاشگر از وضعیت طلاق به عنوان ابزاری برای ادامه آزار و اذیت استفاده کند. برخی زنان ممکن است از ادعاهای کذب، تهدید به سلب حضانت فرزندان یا ایجاد مشکلات قانونی اضافی برای فشار وارد کردن بر همسر سابق خود استفاده کنند.

بر فرزندان نیز تأثیرات منفی قابل توجهی وارد می‌شود. آنها نه تنها شاهد درگیری‌های والدین خود هستند، بلکه پس از طلاق نیز ممکن است در معرض دستکاری عاطفی قرار گیرند. زن پرخاشگر ممکن است سعی کند فرزندان را علیه پدرشان تحریک کرده و روابط آنها را مختل سازد. این موضوع نه تنها بر سلامت روانی کودکان تأثیر می‌گذارد، بلکه روابط طولانی‌مدت آنها با پدر را نیز آسیب می‌رساند.

با این حال، طلاق از زن پرخاشگر می‌تواند فرصتی برای شروع زندگی جدید و سالم‌تر باشد. پس از جدایی، مردان اغلب احساس آرامش و آزادی کرده و قادر به بازسازی اعتماد به نفس خود می‌شوند. آنها می‌توانند بر روی سلامت روانی خود تمرکز کرده، روابط اجتماعی مثبت برقرار کنند و محیط سالم‌تری برای فرزندان خود فراهم آورند.

برای مقابله موثر با این وضعیت، دریافت حمایت روانشناختی و مشاوره قانونی ضروری است. متخصصان می‌توانند در مدیریت استرس، بازسازی اعتماد به نفس و توسعه مهارت‌های مقابله با شرایط دشوار کمک کنند. همچنین، مشاوران حقوقی متخصص می‌توانند در حفاظت از حقوق فرد و فرزندان، تهیه مدارک لازم و مدیریت فرآیند قانونی راهنمایی ارائه دهند. درنهایت، اگرچه طلاق از زن پرخاشگر دوره‌ای دشوار و پرچالش است، اما می‌تواند آغازی بر زندگی سالم‌تر و متعادل‌تر باشد که در آن فرد قادر به رشد شخصی و ایجاد روابط مثبت خواهد بود.